وقتی اتفاق های این وبلاگ رو میخونم باور نمیشه که همه اینارو من از سر گذروندم. چقدر برای خودم غریبه ام. چقدر الان شکل اونروزام نیستم.
الان دیگه مامان نیست
یک سال و یک ماهه که نیست
الان دیگه من ادم سابق نیستم
الان همه چیزای که میخواستم رودارم
اما حال دلم اونی نیست که باید باشه
الان من اونی ام که داره گوه میزنه به همه زندگیش
و اگر به خودش نیاد
میتونه همه چیزو خراب کنه
مامان من همه زندگیم درد میکنه ...
نیستی که ببینی
عصبی...برچسب : نویسنده : yaldafaarah بازدید : 34
چه بی تابانه میخواهمت
ای دوری ات آزمون سخت زنده به گوری...
پ ن : ای کاش کوتاه شود این فاصله...
عصبی...برچسب : نویسنده : yaldafaarah بازدید : 56
یک بهمن
ساعت ۶ بعد از ظهر
پشت در icu نشستم و میگن مامان برای همیشه رفت
نمیتونم هیچیچیزی بنویسم از این روزا که دارم پشت سر میزارم . هیچی
فقز این غمگین ترین تجربهی زندگی منه....
عصبی...
برچسب : نویسنده : yaldafaarah بازدید : 56
باید بنویسم
یه جایی
و یه جوری
که خونده بشم. نقد بشم. یه شکلی که افکارم پخش بشه تو هوا
باید بنویسم
سخته ولی باید بشه
عصبی...برچسب : نویسنده : yaldafaarah بازدید : 59
برچسب : نویسنده : yaldafaarah بازدید : 59
برچسب : نویسنده : yaldafaarah بازدید : 62
وقتی ماه شب چهارده داره دلبری میکنه و خودشو پهن میکنه رو تختخوابمون
تو باید باشی و تن عریانمون و نور ماه که بغلمون کرده
لعنت به هرچی شیفت بدموقع است
عصبی...برچسب : نویسنده : yaldafaarah بازدید : 56
وقتایی که خسته ام میرم به ارشیو و روزای سخت قبلا رو میخونم. اینجوری یادت میفته که میگذره...اره میگذره...
عصبی...برچسب : نویسنده : yaldafaarah بازدید : 61
خب الان استرس گرفتیم جفتمون که نتیجهی کنکور چی میشه .
که برنامهی کارا چی میشه .
اما این رو مینویسم که اول هفتهی آینده که همه چیز مشخص میشه بیام و این پشت رو بخونم
عصبی...برچسب : نویسنده : yaldafaarah بازدید : 59
میدونی خدا به شکل خیلی عجیبی هوای مارو داره .
خیلی زیاد. خیلی عجیب .
دقیقا فردای اونروزی که پست گذاشتم کارد به استخوان رسد از کلینیک م زنگ زدن. بعدش عرب زاده اوکی داد بعدش برای کار الف باهام کار بستن . و این یعنی خدا هووامون رو دااااره . خدایا مررررسی تو همیشه بهترین هارو برامون میچینی.
میدونم روزای خوبی منتطرمون نشسته .
عصبی...برچسب : نویسنده : yaldafaarah بازدید : 57